ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره

روياي زندگي مامان و بابا

7 بهمن روز شروع به کار من

ترانه جونم امروز بالاخره موفق شدم آقای سعیدیو ( کارمند کارگزینی شرکت) پیدا کنم. در مورد این پرسیدم که کی باید برگردم سرکار و معلوم شد که 7 بهمن باید شروع به کار کنم  نه 8 بهمن تعداد مرخصی های باقیموندم تا آخر سالو هم پرسیدم که 11 روز و 5 ساعت هست. میخوام اگر رئیس موافقت کنه از 7 بهمن هر روز ساعت 7:30 سرکار باشم ولی تا 13 بیشتر نمونم و بقیشو مرخصی بگیرم. ساعت کار مامانی قبلا 7:30 تا 16:15 بود که بدلیل ورود توی وروجک یک ساعت و نیم از ساعت کاریم کم میشه یعنی میشه تا 14:45 که میخوام اگر اجازه بدن ساعت 13 هر روز فلنگو ببندم.. ...
25 دی 1391

بازم عسک از ترانه گل

ترانه خوشگلم این عکسا مربوط به روز اربعین یعنی 14 دی هست که توی خونه مامان جون فاطمه ازت گرفتم. لباس مشکیت هم یک سارافون با زیر سارافونیه که مامان جون طاهره برات دوخیده.     اینجا به مبل تکیه داده بودی و مامان جون فاطمه داشت باهات حرف میزد و تو هم با دقت گوش میدادی..   اینا هم عکساییه که روز 15 دی خونه مامان جون طاهره ازت گرفتم.       دیشب من و بابایی تصمیم گرفتیم ببریمت حمام چون خیلی کفیث شده بودی. بعد از حمام ازت کلی عکس گرفتیم. تو اونقدر توی حمام بامزه توی وانت میشینی و لبه های وان رو با دستت نگه میداری که نیافتی که نگو...........قربون گرد و گلوله ...
19 دی 1391

عکسای ترانه از اول دی تا امروز 13 دی

فدای ترانه خوشگلم بشم. سه تا النگو که توی دست راستته مامان جون فاطمه و باباجون علی و عمه زینب برای تولدت بهت هدیه دادن دستشون درد نکنه دستبندی که دست چپت هست من با یکسری از کادوهای نقدی دوستا و فامیلا برات خریدم. مبارکت باشه.   فدای خنده هات بشم که ماهیییییییییییییییییییییی       وقتایی که سرحالی و داری باز میکنی همش به بالای سرت نگاه میکنی ...اینجوری نمیدونم دنبال چی میگردی شایدم یک مدل لوس شدنته.فدای چشمات   اینجا توی تخت و پارکت عروسکات رو بقل کردی و خوابیدی   دو ماهی هست که بصورت حرفه ای دستاتو بررسی میکنی و دقت به خرج میدی . همیشه دوست داشتم از...
13 دی 1391

حرف از هر دری

سلام ترانه خوشگل من انشاالله که همیشه خوب وسالم باشی. نمیدونی این روزا چقدر بامزه تر و خواستنی تر از قبل شدی. فدای چشمای قشنگ و شیطونت بشم. خیلی دوستت دارم . اونقدر که وقتی میخوابی با اینکه من وقت پیدا میکنم که به کارام برسم ولی کلی دلم برات تنگ میشه و هی میام تو اتاقت سر میزنم تا ببینمت. صبح ها با اخلاق خوب و خنده از خواب بیدار میشی و شروع میکنی به بازی با دستات و خوردن انگشتات که من بیدار میشم و  میام طرفت و تو کلی ذوق میکنی و میخندی. وقتایی که سرحالی و گرسنه نیستی و خوابت نمیاد اونقدر شیطنت داری و منتظری که بیایم باهات بازی کنیم و تو عشوه میکنی و خنده های صدادار میکنی و با آواهای خوشگلی که از خودت در میاری با ما بازی میکنی. ا...
13 دی 1391

5 ماهگیت مبارک دختر نازم

ترانه خانمم امروز پنج ماهت تموم شد. اینم از عکسای امروزت   ترانه خانم شما از چهار ماهگی میتونستی بدون کمک چند لحظه بشینی ولی در عرض این دو سه روز اخیر کلی پیشرفت کردی که بالاخره امروز چند بار که نشوندمت میتونستی دقیقه ها بشینی و خودت تعادل خودتو حفظ کنی. منم کلی ازت فیلم و عکس گرفتم.   اینجا خاله فائزه نشونده بودت روبروی خودش و باهات بازی میکرد و تو قهقهه میزدی و وقتی بازی رو قطع میکرد با خنده منتظر میموندی که بازم ادامه بده...... اینم عکس لحظه ای که با شیطنت داری نگاهش میکنی و منتظر بازی هستی......فدای طرز نگاهت بشم دختر گلم       ...
8 دی 1391

ادامه داستان مهد کودک

قبلا برات گفته بودم که دنبال مهد میگردم برات تا اگر خدای نکرده مجبور شم بزارمت مهد بهترین جا رو برات انتخاب کرده باشم. دوشنبه و سه شنبه رفتم سه تا مهد رو دیدم و صحبت کردم. مهد کودک تابان توی کوچه روانپور خیابون جردن: بسیار خوشبرخورد بودن- تا محل کارم پیاده 5 دقیقه راه هست.- ساعات کار از 7:30 تا 15:30 - شهریه 430 هزارتومان- ظرفیت 7 شیرخوار - سن شیرخواران از 6 ماه تا 18 ماه - تعداد مربی 1 - تعداد کمک مربی 1 محیط از نظر تمیزی (6 از 10)- برنامه های ویزه نوزادان (7 از 10)   مهدکودک چیستا کوچه سرو خیابون جردن: خوشبرخورد-تا محل کارم باماشین 5 دقیقه- ساعات کار از 7:30 الی 17:30- شهریه 450 هزار تومان- ظرفیت 10 شیرخوار ولی سه شیرخوار بی...
6 دی 1391

ترانه خانم غذا خور شد

ترانه کوچولوم. شنبه 2 دی ماه بردمت برای چک آپ ماهیانه پیش آقای دکتر مصاحب. وزنت 7/500 قدت 62 دور سرت42 بعد از معاینه آقای دکتر یک دستور مخصوص تغذیه نوزادان بهم داد و گفت میتوم بهت غذا بدم. منم از یکشنبه شروع کردم بهت فرنی میدم از روزی یک قاشق مربا خوری شروع کردیم و روزی یک قاشق بهش اضافه کردیم. تو هم که مثل همیشه عاشق خوردن همه چیز هستی و با ولع میخوری. منتها چون توی سرلاک خوریت میخوری و قاشق قاشق میره توی دهنت انگار اعصاب نداری و دوست داری تند تند بخوری هی غر میزنی. دفعه اول که داشتم بهت فرنی میدادم ازت فیلم گرفتم . دخترم خیلی کارات بامزه هست و عاشق شیطنت هات هستم.
6 دی 1391

مهدکودک

ترانه خانمم ....هنوز دارم با خودم کلنجار میرم که آیا برم سرکار یا نه.....راستشو بخوای تصمیم قطعی گرفته بودم که نرم. ولی اوضاع اقتصادی داغونه..اگر نرم.................... تا آخر سال باید دست و پا شکسته و نصفه و نیم کاره برم تا قراردادم تموم شه. یعنی از 8 بهمن باید برم سر کار که از مامان جون طاهره خواستیم بیان پیشت  و من هم صبح برم تا حدود 2 بعد از ظهر.....برای سال بعد هم باید یک فکری بکنم. یا بیخیال کار شم که واقعا سخته یا باید برم که از نرفتن سخت تره....... نمیدونی چقدر ناراحتم و دلهره دارم. آخه من چجوری شما رو ول کنم برم سرکار........ دو سه روزه توی اینترنت دنبال مهد میگردم تا خدای نکرده اگر مجبور شدم شما رو بزارم اونجا.......خیل...
4 دی 1391
1